تاریخ انتشار: ۱۴:۱۱ - ۱۸ آذر ۱۴۰۴
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد؛

شوک نفتی ۱۹۷۳ و جنگ خاورمیانه با غرب | روزگاری که تهران در بازار نفت بازی‌ساز بود

افزایش ناگهانی و چهار برابری بهای نفت در ۱۹۷۳ میلادی را «نخستین شوک نفت» نامیده‌اند. این دقیقه تاریخی، لحظه طغیان جنوب جهانی (متشکل از کشور‌های صادر کننده نفت) علیه نظم اقتصادی شمال (بلوک غرب) بود؛ رخدادی که ریشه‌هایش را باید در بحران دلار و توسعه‌خواهی افراطی شرکت‌های بزرگ نفی جست، و نه صرفا در آتش جنگ اعراب و اسرائیل.

صادرکنندگان نفت خاورمیانه ۱۹۷۳

رویداد۲۴|  پاییز ۱۹۷۳ مصادف بود با فصل خزان آنچه «عصر زرین سرمایه‌داری جهانی» نامیده می‌شد. اریک هابسبام، تاریخ‌نگار برجسته، آن سال را نقطه عطفی می‌داند که جهان در آن قطب‌نمای خود را گم کرد و به دامن بی‌ثباتی و بحران لغزید. اگرچه نگاه هابسبام بیشتر بر شمال جهانی متمرکز بود، اما زلزله‌ای که در بازار نفت رخ داد، بی‌تردید پس‌لرزه‌هایی جهانی داشت. وقایع آن سال، «مسئله انرژی» را که تا پیش از آن در حاشیه بود، به قلب گفتمان عمومی کشاند. غرب سراسیمه واکنش نشان داد؛ در سال ۱۹۷۴ اکثر کشور‌های صنعتی به «آژانس بین‌المللی انرژی» در پاریس پیوستند تا سیاست‌هایشان را هماهنگ کنند و وابستگی به نفت را کاهش دهند. دولت‌ها تشکیلات ملی ویژه‌ای برای مدیریت انرژی پدید آوردند، نظیر وزارت انرژی ایالات متحده که در ۱۹۷۷ تاسیس شد. حتی سازمان ملل نیز در سال ۱۹۸۱ کنفرانسی جهانی درباره «منابع جدید و تجدیدپذیر انرژی» در نایروبی برگزار کرد. تکاپو برای «بهره‌وری انرژی» به بهبود استاندارد‌های موتور خودرو‌ها و عایق‌بندی ساختمان‌ها انجامید و تقلای دست‌یافتن به «انرژی‌های جایگزین» با افول نفت و صعود زغال‌سنگ، گاز طبیعی و انرژی هسته‌ای، چهره سبد انرژی جهانی را دگرگون کرد.

با این‌همه، ریشه‌های اصلی ماجرا همچنان در هاله‌ای از ابهام است. غرب نامش را «شوک نفتی» گذاشت؛ شوکی که گویی حاصل توطئه اوپک برای حمایت از مصر و سوریه در جنگ اکتبر علیه اسرائیل بود. اما واقعیت چیز دیگری بود. کشور‌های صادرکننده نفت نام آن لحظه را «انقلاب نفتی» گذاشتند. اسناد محرمانه و بیانیه‌های آن زمان نشان می‌دهد که دولت‌های عضو، در بستر جنبش جهانی ضد استعماری، در پی تقویت توسعه اقتصادی خود بودند. اوپک قیمت نفت را بالا برد، اما نه به عنوان نتیجه جنگ یوم کیپور. بلکه این جهش قیمت، پاسخی بود به کاهش ارزش دلار آمریکا، پایان استاندارد طلا و جلوگیری از مصرف بیش از حد نفت.

سلاح نفت، از حیفا تا سوئز

بسیاری از روایت‌ها، افزایش قیمت اوپک را با استفاده اعراب از «سلاح نفت» خلط می‌کنند. درست است که در اواخر ۱۹۷۳ یک تحریم عربی علیه آمریکا اعمال شد، اما این سیاست ربطی به افزایش چشمگیر قیمت‌ها که جهان را لرزاند، نداشت. اعراب پیش از ۱۹۷۳، در سه نوبت از نفت، چون سلاح استفاده کرده بودند. نخستین بار در ۱۹۴۸ بود که مقامات عراقی خط لوله حیفا را بستند. خط لوله «ترنس-عربین» نیز که قرار بود میادین سعودی را به مدیترانه وصل کند، به تاخیر افتاد و اتحادیه عرب در ۱۹۵۳ دفتر دائمی نفت خود را تاسیس کرد. سه سال بعد، اقدام جمال عبدالناصر در بستن کانال سوئز در جریان جنگ دوم اعراب و اسرائیل، ترس کمبود نفت را در اروپای غربی برانگیخت؛ چنانکه ژان مونه به کنایه ناصر را «متحدکننده واقعی اروپا» خواند.

در واکنش به جنگ شش روزه ۱۹۶۷، مصر کانال سوئز را تا سال ۱۹۷۵ مسدود کرد. وزرای نفت عرب در بغداد گرد هم آمدند و علیه غرب و شرکت‌های نفتی انحصارگر خطابه خواندند. اما تحریم آنها به دلیل ظرفیت مازاد تولیدکنندگانی، چون آمریکا و به کارگیری نفتکش‌های غول‌پیکر که آفریقا را دور می‌زدند، بی اثر ماند. در اواخر اوت ۱۹۶۷، اتحادیه عرب سیاست مشهور «سه نه» را اعلام کرد: نه صلح، نه به رسمیت شناختن و نه مذاکره با اسرائیل. با این حال، بیانیه آنها دیدگاه نرم‌تری نسبت به نفت داشت و اعلام کرد که «پمپاژ نفت می‌تواند به عنوان یک سلاح مثبت برای تقویت اقتصاد اعراب استفاده شود.»

پس از آن، زکی یمانی وزیر نفت سعودی، تلاش کرد تا نهاد تازه‌ای به نام «اوپک» را ایجاد کند تا حساب نفت را از سیاست جدا نگه دارد. یمانی به دیپلمات‌های غربی اطمینان می‌داد که هدف اوآپک تامین منافع مصرف‌کنندگان و امنیت عرضه است. اما تاریخ مسیر دیگری را طی کرد.

جنگ، جنون و شیر‌های بسته


بیشتر بخوانید:

تاریخچه سازمان اوپک و همه دبیران کل آن

 داستان ملی شدن صنعت نفت ایران / اعتراضاتی که به یک مطالبه ملی انجامید


با روی کار آمدن قذافی در لیبی (۱۹۶۹) و ملی شدن نفت الجزایر (۱۹۷۱)، جهان عرب رادیکال شد و بریتانیا نفوذش را در شرق سوئز از دست داد. در دسامبر ۱۹۷۲ اتحادیه کارگران عرب خواستار تحریم آمریکا شد و در ۱۹۷۳ مجلس کویت تصویب کرد که در صورت جنگ، تولید نفت متوقف شود. در جلسه‌ای در ژنو، مدیران غول‌های نفتی (آرامکو) شنیدند که ملک فیصل تهدید کرد اگر آمریکا موضعش را تغییر ندهد، امتیاز آنها را لغو خواهد کرد. بازار نفت «تنگ» شده بود و اعراب فرصت را مناسب می‌دیدند.

در ۶ اکتبر ۱۹۷۳، جنگ در روز مقدس یوم کیپور شعله کشید. حمله غافلگیرانه مصر و سوریه آنها را قادر ساخت بخشی از اراضی اشغالی سینا و جولان را پس بگیرند. اما آمریکا با ایجاد یک پل هوایی عظیم، ورق را برگرداند. تانک‌های اسرائیلی تا ۱۵ اکتبر قاهره را تهدید کردند و ارتش سوم مصر را در ساحل شرقی سوئز محاصره کردند.

در ۱۷ اکتبر، اعضای اوآپک در کویت کاهش ۵ درصدی تولید را اعلام کردند. همان روز، وزیر نفت ابوظبی با جمله «نفت از خون اعراب رنگین‌تر نیست» تحریم کامل آمریکا را کلید زد. عربستان و دیگران پیوستند و تحریم به هلند، پرتغال، رودزیا و آفریقای جنوبی نیز گسترش یافت. اما با برقراری آتش‌بس در اواخر اکتبر، موضع اوآپک نرم شد و تا مارس ۱۹۷۴ تحریم‌ها رسما لغو گردید. از نظر اقتصادی، تحریم شکستی تمام عیار بود. موریس آدلمن، اقتصاددان آمریکایی، استدلال کرد که «در سه ماه آخر سال، هیچ کمبودی در عرضه وجود نداشت» و حجم نفت معامله شده در بازار تنها ۵ تا ۱۳ درصد کاهش یافت. اما قیمت‌ها پایین نیامد. اما دلیلش چه بود؟

تهران؛ کانون انقلاب قیمت‌ها

پاسخ در کویت یا قاهره نبود، در تهران بود. در ۱۶ اکتبر، یک روز پیش از جلسه تحریم اعراب، کمیته اوپک (شامل ایران، عراق و کشور‌های خلیج فارس) در کویت قیمت نفت را یک‌جانبه ۷۰ درصد بالا برد. در دسامبر ۱۹۷۳، اوپک در تهران گرد هم آمد و قیمت را دوباره دو برابر کرد و به ۱۱.۶۵ دلار رساند. ایران در جنگ شرکت نداشت و حتی تولیدش را افزایش داده بود، اما شاه ایران و وزیرش جمشید آموزگار، معماران اصلی این قیمت‌گذاری بودند.

آنتونی سمپسون در «هفت خواهران» می‌نویسد: «افزایش قیمت و تحریم ترکیبی مرگبار برای غرب بود، اما این تقارن کاملا تصادفی بود.» حقیقت این بود که بازار تغییر ماهیت داده بود. نیکسون بین سال‌های ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۳ کنترل‌های واردات نفت را حذف کرده بود. ویلیام راجرز، وزیر خارجه وقت، در نامه‌ای به نیکسون هشدار داده بود که مصرف آمریکا تا ۱۹۸۰ به ۲۴ میلیون بشکه در روز می‌رسد و این کشور مجبور است نیمی از نیازش را وارد کند. در چنین بازاری، افزایش قیمت اجتناب‌ناپذیر بود.

خیزش شرکت‌های نفتی بزرگ برای نظم نوین

این افزایش قیمت، ریشه در فلسفه وجودی اوپک داشت که از ۱۹۶۰ در بغداد شکل گرفته بود. پرز آلفونسو، بنیان‌گذار ونزوئلایی اوپک، گفته بود: «مردمان ما نمی‌توانند اجازه دهند تنها امکانشان برای گذر از فقر به رفاه، ارزان فروخته شود.» در ۱۹۶۸ اوپک با «بیانیه خط مشی نفتی» خواهان مشارکت مستقیم شد و در ۱۹۷۱ الجزایر پیشگام ملی‌سازی صنعت نفت گردید. هواری بومدین، رئیس‌جمهور الجزایر، در سازمان ملل خواستار «نظم اقتصادی بین‌المللی نوین» شد.

کشور‌های اوپک در ۱۹۷۳ در برابر حراج نفت خود به دلار ضعیف شده آمریکا ایستادند. در کنفرانس تهران، جمشید آموزگار چهار دلیل کلیدی برای قیمت ۱۱.۶۵ دلاری برشمرد: هزینه بالای انرژی‌های جایگزین مثل زغال‌سنگ مایع، حفظ قدرت خرید نفت، ارزش ذاتی نفت که «حیف است سوزانده شود» و اهمیت آن به عنوان خوراک پتروشیمی. شاه نیز اعلام کرد نفت «کالایی نجیب» است که تا سی سال دیگر تمام می‌شود. قیمت جدید تلاشی بود برای جلوگیری از «اتلاف اقتصادی» این منبع حیاتی.

میراث تحریف‌شده

امروز و با گذشت بیش از نیم قرن، روشن است که روایت غربی با پیوند زدن «انقلاب نفتی» به «تحریم اعراب»، بحران‌های ساختاری سرمایه‌داری و سقوط استاندارد طلا را پنهان کرد. آن رویداد تلاشی بود برای بازسازی رادیکال روابط اقتصادی شمال و جنوب. اگرچه در دهه بعد، ضدحمله نئولیبرالی غرب و بحران بدهی‌ها، رویای جهان سوم را در هم شکست، اما یادآوری انقلاب نفتی ۱۹۷۳ همچنان نقش مرکزی این دولت‌ها را در تغییر معادلات جهانی به ما گوشزد می‌کند؛ درسی تاریخی از روزگاری که جنوب جهانی کوشید قواعد بازی را تغییر دهد.

برچسب ها: تاریخ جهان
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظرات شما